امنیت غذایی چالش دیرینه کشاورزی در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران است که تابع دو عامل، رشد فزاینده جمعیت و روند تولید محصولات غذایی است. به علت وضعیت اکولوژیک کشور ما و واقعشدن در منطقهی خشک جهان میبایست توجه خاصی به امنیت غذایی کشور بشود. کشور ایران از ۴۱ پدیده ویژه بحران جهانی بالای ۳۰ بحران را در خود دارد و یکی از بدترین آنها که زلزلهی خاموش نام دارد تغییرات جهانی اقلیمی است. بر این اساس کشور ما با این روند تا سال ۲۰۸۰ بین ۱۵ تا ۵۰ درصد کاهش تولیدات گیاهی خواهد داشت.
کتاب حاضر با هدف بررسی آخرین وضعیت امنیت غذایی در جهان انتخاب و ترجمه و تدوین گردیده است. آنچه خوشحالکننده است این است که بر اساس اطلاعات کسبشده، پیشرفتهای بهدستآمده در این حوزه نشان میدهند که پیوستن گرسنگی، ناامنی غذایی و سوءتغذیه به تاریخ و حذف کلی آن امکانپذیر است؛ اما چنانچه بخواهیم این رؤیا را به واقعیت مبدل کنیم، کارهای فراوانی پیش رو داریم. تعهد سیاسی مسئولان مربوطه کشوری، مشارکت، بودجه کافی و اقدامات جامع، عناصر کلیدی در این تلاشها هستند و ما در دستیابی به آنها باید مشارکت فعال داشته باشیم.
بدینوسیله از کلیه همکارانم که در طول ترجمه و تدوین همراه اینجانب بودهاند و تلاش وافر داشتهاند و همچنین از جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان به جهت تقبل نشر کتاب کمال تشکر و قدردانی را دارم. با امید به اینکه محتوای کتاب حاضر با توجه به جدید بودن اطلاعات آن مفید واقع شده و راهنمایی برای محققین باشد.

خلاصه کتاب ونکات کلیدی آن
حدود 795 میلیون نفر در سراسر جهان دچار سوءتغذیه میباشند که این رقم در طول دهه گذشته 167 میلیون کاهش داشته و نسبت به سالهای 1990 تا 92، 216 میلیون کمتر است. این کاهش در مناطق درحالتوسعه، با وجود رشد جمعیت قابلتوجه، برجستهتر است. در سالهای اخیر، رشد اقتصادی کندتر و نه چندان فراگیر و همچنین بیثباتی سیاسی در برخی مناطق درحالتوسعه مانند آفریقای مرکزی و غرب آسیا، مانع از پیشرفت برنامههای امنیت غذایی شده است.
سال 2015 پایان دوره نظارت بر اهداف توسعه هزاره است. در مناطق درحالتوسعه بهطورکلی، نسبت افراد دچار سوءتغذیه در کل جمعیت، از 3/23 درصد در سالهای 1990 تا 92 به 9/12 درصد کاهش یافته است. برخی مناطق مانند آمریکای لاتین، مناطق شرقی و جنوب شرقی آسیا، قفقاز و آسیای مرکزی و مناطق شمالی و غربی آفریقا پیشرفت سریعی داشتهاند. پیشرفتهایی نیز در جنوب آسیا، اقیانوسیه، کارائیب و جنوب و شرق آفریقا ثبت شده ولی سرعت آن بسیار کندتر از آن بوده است که به هدف MDG 1c((Millennium Development Goal در به نصف رساندن نسبت افراد دچار سوءتغذیه مزمن دست یابد.
در مجموع 72 کشور درحالتوسعه از 129 کشور یا بیش از نیمی از کشورهای تحت نظارت به هدف کاهش گرسنگی MDG 1c دست یافتهاند. جهت تأمین این اهداف شرایط سیاسی با ثبات و رشد اقتصادی اغلب با سیاستهای حفاظت اجتماعی که گروههای جمعیتی آسیبپذیر را هدف قرار دادهاند، همراه میگردند.
بهطورکلی در مناطق درحالتوسعه، دو شاخص MDG 1c، یعنی شیوع سوءتغذیه (PoU) و نسبت کودکان زیر وزن طبیعی زیر 5 سال (CU5)، هر دو کاهش یافتهاند. در برخی مناطق، از جمله شرق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و آمریکای جنوبی، میزان افراد دچار سوءتغذیه با سرعت بیشتری نسبت به نرخ کودکان زیر وزن طبیعی کاهش یافت که نشان میداد هنوز باید برای بهبود کیفیت رژیم غذایی، شرایط بهداشتی و دسترسی به آب پاک، به ویژه برای گروههای جمعیتی فقیرتر تلاش نمود.
رشد اقتصادی، عامل کلیدی موفقیت در کاهش سوءتغذیه است، ولی باید فراگیر بوده و فرصتهایی را برای بهبود معیشت فقرا ایجاد نماید. کلید پیشرفت، افزایش بهرهوری و درآمد خانوادههای کشاورز خردهمالک است.
سیستمهای حفاظت اجتماعی نقش مهمی در تقویت پیشرفت به سمت اهداف رفع گرسنگی و فقر (MDG 1) در تعدادی از کشورهای درحالتوسعه داشتهاند. حفاظت اجتماعی از طریق ترویج امنیت درآمد و دسترسی به تغذیه مناسب، مراقبتهای بهداشتی و آموزش بهتر که به طور مستقیم به کاهش فقر، گرسنگی و سوءتغذیه کمک میکند، میسر میگردد. با بهبود ظرفیتهای انسانی و کاهش اثرات صدمات اقتصادی، حفاظت اجتماعی توانایی فقرا را از طریق دسترسی به اشتغال، تقویت میکند.
در بسیاری از کشورهایی که در دستیابی به اهداف بینالمللی رفع گرسنگی ناموفق بودهاند، بلایای طبیعی یا ناشی از دخالت بشر و یا بیثباتی سیاسی منجر به بروز بحرانهای طولانی و افزایش آسیبپذیری و ناامنی غذایی در بخشهای بزرگی از جمعیت شدهاند. در چنین زمینههایی، اقدامات برای حفاظت از گروههای جمعیتی آسیبپذیر و بهبود معیشت، به سختی اجرا شده یا مؤثر نبوده است.